شفاعت
نوشته بر در جنت به خط لم یزلی شفیع روز قیامت محمد است و علی
حاجی های از مکه بر گشته را دیده اید با چه حسرت و آهی از مدینه و خانهی حضرت زهرا سلام الله علیها میگویند؟
آنها از مکه و طوافِ دور خانهی خدا میگویند اما تا به بقیع میرسند بغض گلویشان را میگیرد و نمیتوانند حجم غربت اهل بیت علیه السلام را بیان کنند؟
دیده اید که حاجی ها وقتی از مکه میرسند چقدر دل نازکند؟
بگویی حسین (علیه السلام) سریع حلقهی اشک است که توی چشمهایشان می نشیند، بگویی غربت بلافاصله هق هقشان را میشنوی، انگار که آنها آنچه ما از ظلم و ستمی که رفته به اهل بیت گفته ایم را به چشم دیده اند!
من این طور وقتها به این فکر میکنم که چه نعمتی را ندارند آنها که منکرِ اهل بیت علیه السلام هستند، چه سعادتی را از دست داده اند و به چه دلخوشند در دینداری هایشان؟
وقتی غم به قلبهایشان هجوم می آورد چه می کنند؟ وقتی با خدا حرف میزنند پای چه کسی را وسط می کشند تا واسطهی خیر شود برای بخشش؟
چه تنها هستند انها که اهل بیت را ندارند، چه بیچاره آنها که منکرند!