مردمان سرزمینم
ما مردمان آبروداری هستیم، از همانها که اگر درد به استخوانشان هم برسد دم بر نمی آورند،
از همانها که صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند
و دستشان را جلوی بیگانه دراز نمیکنند، ما مردمانِ درد کشیده ایم که همه جور امتحانی پس داده ایم،
از انقلاب تا جنگ از جنگ تا کمبودها از کمبودها تا این روزها که درد از سرو کول مردمانمان بالا میرود
و عده ای ناجوانمردانه نمکدان برداشته اند و به
زخم هایمان نمک میپاشند، یک روز اشرافیگری عده ای اقا زاده ها نمک می پاشد،
یک روز نماینده ی فحاش نمک میپاشد، روز دیگر خبرهای تلخ و
تکراریِ آتش سوزی و پر پر شدن دختر بچه ها روز دیگر و روز دیگر و ….
برای مردمانی که زمانی آوار جنگ روی سرشان بوده و آژیر قرمز را شنیده اند این جنگ های اقتصادی که تحمیل میکنند قابل تحمل است،
اما آنچه غیر قابل تحمل است رفتار مسئولینی است که گویا میبایست نوکر مردم میشدند اما نمیدانیم چه شده که همگی آقا بالای سر شدند،
این نگاه از بالاست که مردم را شاکی میکند و الا ما مردمان آبرو داری هستیم!!!