ای کاش با تو باشم
من گمان نمیکنم شما از میان ما رفته باشید، اتفاقا برعکس احساس میکنم شما زنده اید حتی زنده تر از من و امثال من،
شما حضور داشته اید از زمانی که هیچ آدمی خلق نشده بود و حضور دارید تا زمانی که وعده داده شده همهی خلق در برابر خدا بایستند و پاسخگو باشند.
نورِ وجود شما را خداوند زمانی خلق کرد که هیچ کس نبود و سپس این نور به قلب رسول خدا امانت داده شد تا شما خلق شوید بیایید و این جهانِ پر از ظلمات را روشن کنید.
درست است که تاریکی جهل نتوانست نور وجودتان را تحمل کند و جسم شما از میان همه رفت اما نور شما همواره هست برای آن کسانی که بدنبال روشنایی اند. چه غم بزرگیست که ما از وجود شما آگاه نیستیم، از برکات نور شما نمیدانیم و آنچه از شما برایمان گفته اند مصیبتهاییست که مجروحتان کرد و قلب شما را شکست، کسی از فضیلتهای شما برای ما نگفت، کسی مقام شما را برایمان شرح نداد، ما از شما چیز زیادی نمیدانیم و این غم بزرگیست،
ای کاش به اندازهی مصیبتهایی که برایمان گفته اند از مقام شما هم میگفتند تا بشنویم و بشناسیم شما را.
شما را کسی نشناخت جز خداوند و بعد از آن پدرتان و همسرتان و فرزندانتان. ای کاش با تو باشم.