جمله اعیان عالم مظهر اسماء اوست.
پروردگارا پناه می برم به تو از شرِ لحظه هایی که غافل بوده ام ، پناه می برم به تو از شرکی خفی که گویی هیچ یک از بندگانت از آن در امان نبوده جز بنده های خاص درگاهت، پناه می برم از تکبر از شر ِ ندانستن هایی که در پسِ میدانم ها خفته و هرگز پذیرفته نشده، پناه می برم از نفسی که سرکش است و آرزوهایی که گویی تمامی ندارد… و، تو را می خوانم ، تویی که مثل و مانند نداری نه شبه داری و نه مثل و نه حتی ضد و نِد!
تو را می خوانم با اسم هایی که برای توست، با اسماء الحسنی و راز هایی که نهفته است در این اسماء الحسنی این نام ها سرچشمه است و از این چشمه نام هایی دیگر می جوشد و سخن به گزاف نگفته ام اگر بگویم توبه ی آدم با بردن این اسما پذیرفته شد و ابراهیم در آتش این اسماء را بر لب جاری ساخت و یوسف از قعر چاه خارج نشد مگر به بردن نام این اسماء الحسنی.