لوح قلم

کتیبه ایوان نجف

تابلو برجسته کتیبه ایوان نجف (زائران درگهت) کد 222

شعر کتیبه ایوان نجف

از میان هزاران هزار بیت شعری که در مناقب و فضایل مولای متقیان علیه السلام سروده شده، شعر معدود شاعرانی نظیر عرفی شیرازی، به خلعت فخر و اعتبار مزّین شده و اشعارشان در حرم مطهر نجف خودنمایی می‌کند. از میان این اشعار نیز، تنها یک بیت به خط طلا در کتیبه‌ای مستقل و مینا کاری شده، شرافت و لیاقت صدرنشینی در جوار ایوان نجف را یافته و چشمان شیفتگان آن امام همام، در بدو ورود به آستان ملک پاسبان حضرتش را می‌نوازد. در این مکان شریف بیت زیبایی نقش بسته که بااستناد به آیه ۷۳سوره مبارکه زمر، مژده زندگی جاودان بهشتی را به زایران ساقی کوثر بشارت می‌دهد.

شاعر شعر کیست؟

این کتیبه، بیت پایانی هفت بند کمال الدین حسن بن محمود کاشی مشهور به ملاحسن کاشی عالم و شاعر قرون ۷ و ۸ هجری قمری است. دولتشاه سمرقندی جناب کاشی را در زمره شعرای طبقه پنجم ذکر کرده و درباره او می‌نویسد:

«از جمله مادحان حضرت شاه ولایت پناه امیر المؤمنین و امام المتقین اسد الله الغالب علی بن ابی طالب کرم الله وجهه بود و هیچ کس به به متانت و لطافت او سخن نگفته است. مرد دانشمند و فاضل بوده است. اصل او از کاشان است، اما در خطه امل متولد شده و آنجا نشو و نما یافته چنانکه می‌گوید:

مسکن کاشی اگر در خطه امل بود لیکن از جد و پدر مسکن به کاشان می‌رود

گویند که مولانا حسن بعد از زیارت کعبه معظمه شرف‌ها الله و حرم حضرت رسالت علیه الصلوه والسلام به عزم زیارت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام به دیار عراق عرب افتاد و به عتبه بوسی آن آستانه شریف مشرّف شد و این منقبت بر روضه مطهرّه منوّره آن حضرت خواند:‌ای ز. بدو آفرینش پیشوای اهل دین وی ز. عزت مادح بازوی تو روح الامین.

در آن شب حضرت شاه ولایت را کرم الله وجهه به خواب دید که عذرخواهی او می‌کند که‌ای کاشی از راه دور آمده‌ای و تو را دو حق است بر ما، یکی حق مهمانی و یکی حق صله شعر. اکنون باید که به بصره شوی و آنجا بازرگانی است که او را مسعود بن افلح گویند، از ما سلامش رسانی و گویی که در سفر عمّان درین سال، در آب، کشتی تو غرق خواست شدن، یک هزار دینار بر ما نذر کردی و ما مدد کردیم و کشتی و اموال تو را به سلامت به ساحل رسانیدیم اکنون از عهده آن به در آی و از خواجه بازرگان زر بستان، کاشی به بصره آمد و آن خواجه را پیدا ساخت و پیغام امیر المؤمنین علی”علیه السلام” با بازرگان رسانید. بازرگان از شادی، چون گل بشگفت و سوگند خورد که من این حال به هیچ آفریده نگفته ام و فی الحال زر تسلیم مولانا حسن کرد و خلعتی بر آن مزید ساخت و شکرانه آنکه فریادرس شاه ولایت شده دعوتی مستوفی جهت صالحان و فقرای شهر بداد، و مولانا حسن در عهد شباب مرد نیکو صورت و سیرت و خدا ترس و متقی بوده و غیر از مناقب ائمه علیهم السلام ـچیزی نگفتی و به مدح ملوک اشتغال نکردی و قصاید او در مناقب شهرتی دارد و وفات مولانا حسن معلوم نبوده که درچه تاریخ بوده و الله اعلم، مدفن او در سلطانیه عراقست و در عهد سلطان محمد خدابنده بود.»

جناب میرزا عبدالله افندی اصفهانی، کتاب شناس برجسته و دستیار علامه مجلسی در کتاب ریاض العلماء و حیاض الفضلاء در مورد مولانا حسن کاشی می‌نویسد:

مولاحسن کاشی فاضلی عالم و محقق و نویسنده‌ای توانا و نکته سنج به شمار می‌رود. سهم او در نشر مذهب شیعه، با محقق کرکی و حتی علامه حلّی برابری می‌کند. حق عظیمی بر مردم دارد و نقش بزرگی در هدایت و تبلیغ دین حق و دعوت به مذهب تشییع داشت. از این رو متعصبان از مذهب عامه چه در گذشته و چه در این زمان او را دشمن می‌انگارند …؛ و او قصاید هفت گانه معروفی به زبان فارسی دارد که به هفت بند ملا حسن کاشی معروف است.

صاحب کتاب الذریعه او را معاصر علامه حلی (ره) و صاحب هفت بند در مدح حضرت ساقی کوثر علیه السلام معرفی و درباره او میگوید:

مولا حسن کاشی آملی صاحب قصیده در مدح امیرالمومنین(ع) و مفتخر به دریافت صله شعرش از آن بزرگوار است.

نماهنگ یک دقیقه ای رنگامیزی این اثر 👇

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *